شبکهی مالی گستردهای که از طریق بهکارگیری کودکان در سطح پایتخت حاصل شده است. کودکانی که نیازهای اولیه معیشتی خود را از طریق جستوجو میان سطلهای زباله تامین میکنند. مقامات کشوری و شهری از جمله «علیرضا زاکانی»، شهردار تهران که از قضا به دستیاری ویژه رییسجمهوری هم منصوب شده، بارها راهکارهایی را برای حل این عارضه اجتماعی مطرح کردهاند اما شواهد همچنان نشاندهندهی گسترش این وضعیت است.
پرسشی که بارها مطرح شده این است که سرنوشت این کودکان چه میشود؟ منافع چه افراد یا گروههایی در میان است که مانع توقف رشد این غدهی سرطانی شده است؟
روزنامه اینترنتی «فراز» ابعاد این موضوع را با «امانالله قراییمقدم»، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی بررسی میکند.
در اینباره بیشتر بخوانید:
شهرداری تهران رویکردی ضداجتماعی دارد | سررشته مافیای زبالهگردی کجاست؟
قراییمقدم با بیان اینکه ماجرای کودکان زبالهگرد رو به افزایش است، میگوید: «این کودکان خیابانی و کودکانی که سر هر چهار راه کار میکنند و به وضوح دیده میشوند همهی آنها ایرانی نیستند. عدهای از افغانستان، پاکستان و حتی بنگلادش هستند که به ایران آمدند. این موضوع بهعنوان یک معضل اجتماعی است و میتواند زمینهساز انواع آسیبهای اجتماعی در نوجوانان دختر و پسر، مخصوصا دختر باشد. خطر این آسیب، بیشتر برای دخترها است که مورد تجاوز قرار میگیرند و مشکلاتی را برای آنها بهوجود میآورد».
او ادامه میدهد: «شهرداری یک ساختمانی در پشت میدان ترهبار قزلقلعه دارد و به کودکانکار و کودکانی که سرپرست ندارند در آنجا رسیدگی میکند. علاوه بر اینها، کودکان ایرانی دو دسته هستند. دستهی اول دارای خانوادهاند و شب پیش پدر و مادر خود بازمیگردند. اما عدهی دیگری که خانوادهای ندارند، خطر آسیبپذیری در آنها بیشتر از بقیه کودکان است. این کودکان بیشتر تحت شرایط نابههنجار قرار میگیرند. برخی از این کودکان برای مثال در اول خیابان خراسان، پشت پمپبنزین در پارک و عدهای نیز در منطقه ۱۸ میخوابند. این کودکان در تمام مناطق پخش هستند. حتی بعضی از این کودکان در گرمخانههایی که در سطح شهر وجود دارد، اسکان دارند».
این جامعهشناس با اشاره به اینکه باندهایی هم وجود دارد که این کودکان را شب به شب جمعآوری و به محلی که دارند میبرند و صبحها سر چهارراهها رهایشان میکنند، میگوید: «دلیل اینکه توان مالی سازمانها در این زمینه کم است، باندهایی هستند که از این راه کسب درآمد میکنند. ما میبینیم که این کودکان زبالهها را جمع میکنند درون کیسه و گوشهای قرار میدهند».
او در اینباره ادامه میدهد: «اینها برای عدهای که کودکان را به سرپرستی میگیرند کسب درآمد دارد. اینها در گذشته خودشان از این دسته کودکان بودهاند و الان این کودکان را به سرپرستی میگیرند، غذا و جای خواب به آنها میدهند و از کودکان بهرهکشی میکنند و سود میبرند. برای اینکه زبالهگردی منبع درآمد خیلی زیادی دارد».
قراییمقدم، پژوهشگر مسائل اجتماعی با تاکید بر اینکه ساماندهی این کودکان علاوه بر شهرداری، به عهده بهزیستی، وزارتکار، تامین و رفاه اجتماعی است، میگوید: «این نهادها باید کودکان را جمعآوری کرده و سروسامان بدهند. وظیفه اصلی سازمان بهزیستی این است که این کودکان بهجای کار کردن به دنبال تحصیل و درس خواندن باشند».
او ادامه میدهد: «علاوه بر این، همهی این کودکان ایرانی نیستند و این موضوع سازماندهی نمیشود. دولت اصولا نمیخواهد مسئولیت بپذیرد و بگوید ما مسئول هستیم. میگویند این شرایطی است که خودشان و خانواده آنها به وجود آوردهاند، پس آنها مسئول هستند. بنابراین شهرداری و سازمان بهزیستی نمیخواهند بودجه کافی خرج کنند. میگویند این مشکل از توان ما خارج است و هرچه آنها را جمع میکنیم بیشتر میشوند».
این جامعهشناس با بیان اینکه این کودکان نباید رها شوند، میگوید: «کودکی که در این جامعه زندگی میکند جزوی از جامعه است و مسئولیت او با دولت است. اما همهی آنها از زیر بار این مسئولیت شانه خالی میکنند. رها شدهاند و ما آنها را میتوانیم در مترو، چهارراهها و حین زبالهگردی مشاهده کنیم. این موضوع عدم مسئولیتپذیری مسئولان را نشان میدهد. این خودش زمینهساز بروز انواع آسیبهای اجتماعی از قبیل مصرف مواد مخدر، روابط نامشروع و … میشود».
قرایی مقدم با اشاره به اینکه قبل از انقلاب در هر شهرستان، برای متکدیان خانهی بزرگی در جایی بود که ۲۰ الی ۳۰ اتاق داشته و به اصطلاح به آن نوانخانه میگفتند، ادامه میدهد: «فرمانداری و شهرداری این افراد ناتوان را آنجا جمع میکردند و حتی معلم میآمد و به آنها درس میداد. اما در حال حاضر همهی اینها از بین رفته است. اکنون نهادهای دولتی باید این بچه ها را جمعآوری و اداره کنند. وگرنه این کودکان سر از کار خلاف در میآورند. این وظیفه دولت است زیرا اینها فرزندان این کشور هستند. پس باید از آنها، نگهداری و حمایت شود. دولت باید برای آنها مدارس و جای خواب درست کند به جای اینکه این کودکان در پارکها بخوابند».
او میگوید : «نگهداری از این کودکان سودی هم برای آنها دارد، زیرا دیگر وارد انواع آسیبهای اجتماعی نخواهند شد. در مرکز نگهداری کودکان بزهکار، اول شهر زیبا، تعداد زیادی از این کودکان وجود دارند».
این جامعهشناس در پایان با اشاره به باطل کردن مجوز نهادهای غیردولتی ادامه میدهد: «نباید مجوز نهادهای حامی این موضوع هم باطل کنند، اگر آنها تحت کنترل و نظارت قرار بگیرند و خلاف نکنند، نباید مجوز آنها باطل شود. اینگونه نشود که در این مراکز هم انواع بهرهبرداری از این بچهها شود. دولت فکر میکند که این نهادها باعث افزایش کودکان زبالهگرد میشود و از آنها بهرهکشی میکنند. نمیخواهند این نهادها را قبول کنند. در حالیکه اگر جایی برای حمایت از این کودکان باشد که تحت نظارت و کنترل قرارمیگیرند، باید از آنها حمایت شود».
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟